با سلام خدمت خانم دكتر
من ٣٢ سالمه، وقتي سه ساله بودم يادمه يكبار خوابيدن پدر و مادرم ديدم و يه حس بدي داشتم ميدونستم چيز خوبي نيست بدون اينكه كسي بهم ياد داده باشه. وقتي شش سالم بود يكبار كليد به خودم ماليدم و از زير لباس زير و حس خوشايندي است و ميدونستم خوب نيست ديگه انجام ندادم. تو سن ٧ سالگي با دختر خالم، خاله بازي كه مي كرديم اون گفت با يكي زن بشه و يكي مرد و كار بد كرديم سالي يكبار كه همو ميديدم اينكار بد مي كرديم و تو سن ٨ سالگي هم تكرار شد. وقتي ٩ سالم بود با پسر خاله وارد بازي شديم و من كنار پسر خالم خوابيدم ولي هيچ كار بدي نكردم بشدت ازش دوري كردم و دختر خالم گفت رازه به كسي نگيم. ديگه اين كار انجام ندادم تا يكبار تو سن ١٠ سالگي خودم به دختر خالم پيشنهاد دادم بهم يه حس مردونه ميداد و در نقش مرد بودم با اينكه من يك دختر بودم. ديگه هيچ وقت اين كار نكردم از دختر خالم دور شدم و بزرگ شدم اينكار خيلي بد مي دونستم تا اينكه تو سن ١١ الي ١٢ سالگي به رابطه پدر و مادرم بشدت توجه مي كردم همه چيزو ميفهميدم صداهاشون ميشنيدم تو سن ١٥ سالگي خودارضايي شروع كردم. تا قبل از اون خودارضايي در كار نبود. يك شب تو سن ١٦ سالگي صداي آه و ناله شديد مادرم شنيدم. بشدت روي رواني تاثير گذاشت. از مادرم خجالت نمي كشم و به از بابام بدم مياد مثل يه آدم هوس باز نگاش مي كنم احساس مي كنم دم كثيفيه. از اون موقع تا الان كه ٣٢ سالمه خودارضايي مي كنم احساس ني كنم شاد نيستم هنس احساس گناه مي كنم يكبار يك ماه ترك كردم ولي دوباره شروع كردم موهام بشدت ميريزه دستام موقع كار سنگين مي لرزه و اعتمادبنفس ندارم. پنج شش سالي هم هست فيلم هاي پورن زياد ميبينم كه تحريك بشم مواقعيكه به آرامش نياز دارم. دلم ميخواد سالم زندگي كنم دوست ندارم خودارضايي كنم آيا با دارودرماني و كنترل دهن و مشاوره روان پزشكي ميشه درمان بشم خوب بشم سالم بشم. تو رو خدا كمكم كنيد و راهنماييم كنيد ممنونم از وقتي كه ميزاريد.